به گزارش سینماپرس، «سعید الهی» در گفت و گو با فارس گفت: سریال «پایتخت» امسال اگرچه ممکن است مورد توجه برخی از هموطنان قرار گرفته باشد ولی از منظر کارشناسی، به لحاظ مضمون و حتی فرم و ساختار به شدت نسبت به سری های گذشته این سریال، روند نزولی داشته و با وجود برخی موقعیت های خنده آور برای مخاطبان، به طور ریشه ای در شخصیت پردازی و قصه گویی از ضعف های جدی برخوردار بود.
وی افزود: این در حالی است که گفته می شود برخی عوامل اصلی «پایتخت» که به واسطه حمایت های همین رسانه صاحب موقعیت شده اند، با وجود عقد قراردادی خیلی بیشتر از هزینه تولید مجموعه های مشابه برای تولید سری جدید شرطی مبنی بر عدم خوانش فیلمنامه و عبور از فرایندهای مرسوم در سریال سازی در تلویزیون مطرح کرده بودند که این امر بسیار قابل تامل است.
وی تصریح کرد: هیچ بعید نیست با وجود اینگونه مسائل پشت پرده و حتی برخی شرط گذاری های دیگر که گفته می شود مربوط به اتفاقات مالی و کیفیت این سریال در دوره قبل بوده است، فیلمنامه سری ششم تنها با یک فرایند ساختگی و بدون تصویب در شوراهای نظارتی و نظرخواهی از کارشناسان با تجربه سازمان صدا و سیما وارد قرارداد و تولید شده باشد؛ که در این صورت ورود دستگاههای نظارتی و سازمان بازرسی کل کشور در این پروژه به لحاظ بررسی ابهامات و ناهمخوانی هزینه تولید این مجموعه با سایر تولیدات همسطح ضروریست.
این کارشناس فرهنگی با اشاره به جذابیت سریال پایتخت برای آحاد مردم از جمله خود وی معتقد است: بی تردید تلاش عوامل سریال و کارکنان رسانه ملی در برنامه سازی آن هم با وجود ویروس کرونا غیر قابل انکار است اما این دلیل نمی شود که یک محصول فرهنگی آن هم برای یک جامعه میلیونی از مخاطبان در سطوح مختلف، بدون مطالعه و نظارت دقیق تولید و در اختیار خانواده های ایرانی قرار گیرد.
الهی گفت: درآمدزایی از طریق جلب مشارکت بنگاههای اقتصادی کوچک و بزرگ در صدا و سیما کاملاً قابل درک است اما به شرطی که این موضوع در ماموریت ها و کارکردهای رسانه ای این سازمان اصالت پیدا نکند؛ متاسفانه مدتهاست به نظر می رسد محتوای بسیاری از برنامه های تلویزیونی تحت نظر و سیاست های صاحبان سرمایه و ثروت حامی آنها تولید می شوند تا صاحبنظران حوزه فرهنگ و رسانه!
وی با انتقاد از عدم وجود روابط دوسویه صحیح، منطقی و عادلانه میان برخی از اعضای جامعه هنری و سینمایی کشور و سازمان صدا و سیما خاطرنشان ساخت: رادیو و تلویزیون بستری برای معرفی گسترده و تبدیل شخصیت های ناشناخته هنری و حوزه های دیگر به چهره هایی مشهور در بین اقشار مختلف مردم است و طبیعی ست که همان چهره ها و به اصطلاح سلبریتی ها نیز در زمان شهرت، حق جوانمردی را ادا کرده و از همکاری با بخش های مختلف تلویزیون دریغ نکنند. اما آیا شواهد امر اینچنین است؟
وی گفت: مگر می شود بازیگر یا کارگردان و نویسنده ای که با حمایت یک رسانه آن هم با سرمایه بیت المال، به جایگاهی در عرصه حرفه ای خود دست یافته است، به هنگام نیاز و با چشم پوشی از گذشته خود و با قیمتی بسیار نامتعارف و گزاف مبادرت به فروش «برند» خود به همان رسانه کند و یا حتی همزمان طی همکاری با صدا و سیما در محافل و مجامع حقیقی و یا فضای مجازی، نگاه افکار عمومی را نسبت به رسانه ملی مخدوش کند؟ آیا این امر توجیه پذیر است؟
این مدرس دانشگاه در پایان این گفت وگو تاکید کرد: به نظر بنده برای رهایی از این انفعالات و وادادگی ها که به حتم در آینده بیشتر از امروز، به اعتبار رسانه ملی آسیب خواهد زد، زمان آن رسیده که مدیران ارشد رسانه ملی، با اقتدار و با درایت مبادرت به تعیین مکانیزم و تجدید نظر در متن قراردادهای همکاری خود نمایند تا در سالهای آینده مجبور به خرید «برند» ی نشوند که خود شرایط ایجاد آن را فراهم کرده اند.
ارسال نظر